اکسیژن
اطلاع رسانی، آموزش و فرهنگ سازی برای دستیابی به هوای پاک در کشور

«اینکه چرا مردم علی رغم اطلاع از آلودگی هوا و خطرات آن اقدامی انجام نمی دهند به این دلیل است که اجماع و توجه در این رابطه شکل نمی گیرد و از همه مهم تر اقدام جمعی در این رابطه انجام نمی شود.»

فرارو- دکتر سعید مُعیدفر استاد دانشگاه و جامعه شناس در گفتگو با فرارو گفت: «در بحث های جامعه شناسی گفته می شود باید برای هر تغییر و اقدام عاجل نوعی اجماع ایجاد شود.»

وی ادامه داد: «به عبارت دیگر باید توجه عمومی ایجاد شود و اگر این اتفاق روی ندهد هر کس به صورت جداگانه درباره آن موضوع خاص صحبت می کند و اهمیتی بدان مشکل داده نمی شود. اما وقتی مجموعه این افراد کنار هم قرار گرفتند مشکلات برای آنها حائز اهمیت می شود.»

این استاد دانشگاه اظهار کرد: «اینکه چرا مردم علی رغم اطلاع از آلودگی هوا و خطرات آن اقدامی انجام نمی دهند به این دلیل است که اجماع و توجه در این رابطه شکل نمی گیرد و از همه مهم تر اقدام جمعی در این رابطه انجام نمی گیرد.»

وی ادامه داد: «مادامی که افراد پراکنده هستند اگرچه ممکن است هرکدام اطلاعاتی راجع به یک موضوع خاص داشته باشند، اما زمانی توجه آنها جلب آن موضوع می شود که به صورت جمعی تمرکز کنند.»

وی افزود: «به طور مثال وقتی در خیابان راه می روید تصاویر و چیزهای مختلفی می بینید اما هیچکدام از اینها نظر شما را جلب نمی کند. چیزی نظر شما را جلب می کند که می بینید انبوهی از جمعیت در جایی جمع شده اند.»

این جامعه شناس خاطرنشان کرد: «لذا اگر از شما سوال کنند که در طول پیاده روی در آن خیابان چه دیده اید توجه شما فقط به آن جایی جلب می شود که انبوهی از جمعیت جمع شده بودند.»

وی تصریح کرد: «بنابراین برای آنکه توجه انسان ها به چیزی جلب شود باید در اطراف آن چیز تمرکز اتفاق بیافتد و جمعیت و اجتماع شکل بگیرد.»

معیدفر گفت: «متاسفانه در جامعه ما در ارتباط با هر کدام از مشکلاتی همچون اعتیاد، آلودگی هوا، فساد، طلاق، خشونت و ... امکان تعامل میان افراد وجود ندارد.»

وی خاطرنشان کرد: «امروز در دنیا چیزهایی مورد توجه قرار می گیرد که بخشی از جمعیت نسبت به آن حساس می شود و یک کار جمعی در ارتباط با آن انجام می گیرد.»

این استاد دانشگاه اظهار کرد: «به طور مثال درباره آلودگی هوا دولت اقدام به اجرای طرح زوج و فرد می کند، اما مردم که خود در این مسئله دخیل هستند چه اقدامی انجام می دهند؟»

وی ادامه داد: «در این رابطه توصیه برای عدم استفاده از وسیله نقلیه شخصی وقتی به صورت فردی دیده شود هیچ نتیجه ای در بر نخواهد داشت. چون مثلا اگر فردا من بخواهم از اتومبیل خودم استفاده نکنم می بینم باقی مردم استفاده می کنند، پس می گویم چرا من استفاده نکنم و لذا من هم از اتومبیلم استفاده می کنم. بنابراین این اقدام به جایی نخواهد رسید.»

وی افزود: «اما اگر فردا همسایه های محل با هم صحبت کنند و قرار بگذارند که هیچ کس اتومبیل خود را بیرون نیاورد این اقدام به نتیجه خواهد رسید.»

این جامعه شناس تصریح کرد: «لذا به میزانی که امکان در کنار هم قرار گرفتن افراد وجود دارد، به همان میزان امکان اقدام جمعی وجود دارد و به همان میزان امکان تغییر رفتار وجود خواهد داشت. یعنی تغییر رفتار مستلزم اقدام جمعی است و اقدام جمعی هم مستلزم فرصت هایی است که افراد بتوانند دور هم جمع شوند.»

وی ادامه داد: «متاسفانه در جامعه ما دور هم جمع شدن افراد برای برخی از مسئولین کشور یک تهدید به حساب می آید. در حالی که به لحاظ فرهنگی اتفاقا مردم ایران خیلی دوست دارند دور هم جمع شوند، مهمانی بدهند یا مهمانی بروند و با دیگران تعامل داشته باشند و در روزهای خاصی مانند عاشورا کارهای جمعی کنند.»

وی افزود: «بنابراین متاسفانه امروز امکان هر فرصتی که برای با هم بودن افراد در جامعه وجود دارد امنیتی تلقی می شود و به سرعت به عنوان تهدید محسوب می شود.»

این استاد دانشگاه اظهار کرد: «در زمانه کنونی فرصت های فراوانی برای با هم بودن انسان ها در دنیا پیش بینی شده است که یک نمونه آن احزاب است. احزاب یکی از فرصت هایی است که انسان ها می توانند در ارتباط با مسائل سیاسی فعال باشند.»

وی ادامه داد: «اما ما در جامعه خود شاهد هستیم که چه موانع جدی بر سر راه احزاب وجود دارد؛ یا صنوف که کارگاهها و کارخانه ها می توانند در ارتباط با مسائل کاری خود صنف داشته باشند اما می بینیم در کشور ما به صنوف نیز نگاه امنیتی وجود دارد.»

وی افزود: «در واقع امروز مردم احساس می کنند هر کجا بخواهند دور هم جمع شوند ممکن است برای آنها گرفتاری درست شود، لذا عطای آن را به لقایش بخشیدند.»

این جامعه شناس تصریح کرد: «لذا ما اکنون کشوری داریم که حداکثر اجتماعی که اجازه شکل گیری در آن داده می شود خانواده است و عرصه عمومی ما عرصه ای از افراد پراکنده است و هیچ امکان تعامل میان آنها وجود ندارد. بنابراین عرصه عمومی جامعه ما یک عرصه بیگانگی است و انسان ها فردی و اتمیزه شده اند.»

وی ادامه داد: «این شرایط از یک طرف فرصتی برای نظام سیاسی است که می تواند به راحتی افراد را کنترل کند؛ اما از سوی دیگر هیچ مشکلی در جامعه حل نخواهد شد چون این افراد به هیچ وجه حاضر نیستند به دولت کمک کنند و حاضر نیستند در ارتباط با مسائل زندگی و گرفتاری های زندگی خود احساس مسئولیت و مشارکت کنند.»

 وی افزود: «این مشارکت نیازمند اقدام جمعی، احزاب، انجمن ها، تشکل و نهادهای مدنی است که متاسفانه نهادهای مدنی در جامعه ما تهدید محسوب می شوند.»

۱۱ دی ۱۳۹۲

مطالب مرتبط :


نظرات شما عزیزان:


نوشته شده در تاريخ جمعه 12 ارديبهشت 1393برچسب:, توسط دکتر سید علیرضا عظیمی |
.: Weblog Themes By LoxBlog :.